نفس هایم آرام می گیرد، تا شب را صبح کنم وروز را با نعمت هایش دوباره شروع کنم.
روشنیبخش روز را نظاره می کنم، در حالی که نعمت هایش زیاد است و عمرم کم.
عمرم کم است و عبادتم کمتر.
❣اما ناامید نمی شوم و برای شروع، صلوات هایم را بر پیامبر مهربانی ام، بلند تر و محکم تر می فرستم.
تا در این روز و شب بلایی به من نرسد و بهتر بتوانم بندگی کنم و به گناه آلوده نشوم.
دست به ریسمان می زنم و تکیه می کنم بر کسی که همیشه بر من مهربان تر است از دیگران، واز رگ گردن نزدیکتر.
تا راهم آسان شود و توشه ام بیشتر.
لا اله الا الله الملک الحق المبین.
برگرفته از دعای روز پنجشنبه.