از ظرافت حرفت خوشم اومد
سه شنبه, ۱ فروردين ۱۴۰۲، ۰۴:۰۰ ب.ظ

💁♀همیشه بهم میگی که بعد خالهبازی وسایلم رو جمع کنم و وسط اتاق نذارم پهن بمونن.
بعضی وقتا یادم میره🙇♀ اما تو با خندهای که توش خستگی و کلافگی از سربههوا بودنم هست میگی: «زهرا جونم! باور کنم که میخوای مامان اذیت بشه با جمع کردن وسایلت؟»🥴
اینطوری میشه که یهچی تو دلم قلقلکم میده و میگه که زهرا دفعه بعدی با جمع کردن وسایلت بدون تذکر جبران کن!🤭
راستی دیروز که خونه مهسا اینا یادمون رفت اسباببازیامون🧩 رو جمع کنیم،
مامانش گفت که دیگه مهسا رو دوست نداره😯.
یه لحظه خودم رو گذاشتم جاش🤔. دلم هُری ریخت و شکست💔.
اگه دوستم نداشته باشی چیکار کنم؟😔
۰۲/۰۱/۰۱
