
نماز شب برای او [آیت الله سیدمحمدحسن الهی، برادر علامه طباطبائی] خلوتی خاص است که او در آن بارها و بارها آویختن به طره مشک بوی نگار و سر بر پای او نهادن و یک باره دست از دو جهان فرو شستن را تجربه میکند و در آن راز و نیاز، با او به نجوا مینشیند، اما دیگران از احوالاتش خبری ندارند. هرچه هست بین اوست و خدایش؛ حتی آن اوایل به همسرش گفته:
«تو خوابت خیلی سبک است. من از ترس بیدار شدن تو نمیتوانم بلند شوم و نماز بخوانم. تو از کارهای من سر درمیآوری.»
و هنگامی که اشتیاق همسرش را برای بیداری شب دیده که:
«آخر من هم باید از این کارها سر دربیاورم. من هم باید از شما یاد بگیرم.»
به او گفته: «البته که خوب است وقتی من بیدار میشوم، شما هم بیدار شوید.»
و این چنین نماز شب را به همسرش یاد داده است و از آن به بعد تا وقتی که آقا سیدمحمدحسن در آن خانه است، انگار کسی خانم را برای نماز شب بیدار میکند و او هم اهل نماز شب میشود؛ اما برای نماز به اتاق دیگری میرود تا مزاحم احوالات آقا نشود.
و اینگونه اهل خانه از کوچک و بزرگ، نماز شب خوان میشوند.
📚الهیه، ص۲۷، به نقل از خانم قاضی طباطبائی، همسر آیت الله الهی
tanha_rahe_narafte@
https://instagram.com/tanha_rahe_narafte