تنها راه نرفته

دوستی، محبت، عشق

تنها راه نرفته

دوستی، محبت، عشق

تنها راه نرفته

بسم الله الرحمن الرحیم

تصدقت شوم؛ الهی قربانت بروم، در این مدت که مبتلای به جدایی از آن نور چشم عزیز و قوّت قلبم گردیدم متذکر شما هستم و صورت زیبایت در آئینه قلبم منقوش است. عزیزم امیدوارم خداوند شما را بسلامت و خوش در پناه خودش حفظ کند. [حالِ‏] من با هر شدتی باشد می ‏گذرد ولی بحمدالله تاکنون هر چه پیش آمد خوش بوده و الآن در شهر زیبای بیروت هستم؛ حقیقتاً جای شما خالی است فقط برای تماشای شهر و دریا خیلی منظره خوش دارد. صد حیف که محبوب عزیزم همراه نیست که این منظره عالی به دل بچسبد....

فرستنده: روح الله خمینی(ره)
گیرنده:خدیجه ثقفی
زمان: فروردین 1312 / ذی القعده 1351.
مکان: لبنان، بیروت.

پربیننده ترین مطالب

آخرین نظرات

  • ۱۲ بهمن ۰۰، ۲۳:۲۵ - فاطمه 😐

۸۴۷ مطلب با موضوع «ارتباط والدین و فرزندان» ثبت شده است

 


 در خانواده موفق شرایط خانه به گونه ای است که بچه ها قبل از هر کسی، برای درد دل به والدین شان مراجعه می کنند. در خانه شما این موضوع به چه شکلی پیگیری می شود؟

@tanha_rahe_narafte

سارا علیدوستی
۳۰ بهمن ۹۹ ، ۰۹:۰۲ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

لب های نازک و غنچه ای پسرش به همراه بینی خوش فرم و لپ های گوشتی اش زیبایی صورتش را دو چندان کرده بود. گردی و سفیدی صورتش با  موهای مجعد و خرمایی رنگش معصومیت خاصی به او بخشیده بود. همانطور که به او نگاه می کرد و حس خوبی داشت در دلش به نیت سلامتی اش صدقه ای را کنار گذاشت. از بس امروز بالا و پایین پریده بود مثل یک کبوتری می ماند که در آشیانه اش آرام گرفته است.

 دوباره به صورت آرام فرزندش نگاهی انداخت. کنار اسباب بازی هایش خوابش برده بود. در دست های کوچک و گوشت آلودش ماشینِ قرمز بی قراری می کرد. نه رها می شد که به پارکینگ برای استراحت برود و نه اینکه سوئیچ را می چرخاند تا فرمان را به دست گیرد و با پایش پدال گاز را فشار دهد تا حرکت کند. نگاهی به پاهای کوچکش انداخت با رنگ های خودکارآبی و قرمز روی آن ها خطوطی درهم و برهم نقاشی کرده بود. هر چه به فاطمه می گفت: وسایلت را روی زمین نگذار تا داداشت به آن ها دست نزند؛ ولی انگار باز هم فاطمه آن ها را بر روی زمین رها کرده است که دست امیرحسین به آن رسیده بود.

سارا علیدوستی
۲۹ بهمن ۹۹ ، ۲۱:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

بچه‌ها گاهی ممکنه اشتباهاتی رو انجام بدن، اما شما در جایگاه پدر یا مادر بدونید رفتار محترمانه با کودکتون یکی از اصول تربیتی به حساب میاد.

 

@tanha_rahe_narafte

سارا علیدوستی
۲۹ بهمن ۹۹ ، ۱۶:۰۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

ناسازگار است؟ بیش فعال است؟ آرام و قرار ندارد؟ مدام آتش می سوزاند؟ شیطنت و لجبازی اش خسته ات کرده است؟ بد خلقی می کند و هر چه می گویی خلافش انجام می دهد؟ دعوا ٬ تنبیه ، تهدید و جریمه را راه حل می دانی؟ خسته شده ای؟

لحظه ای صبر کن ... جالب است بدانی؛ چنین فرزندانی به محبت بیشتری نیاز دارند و شاه کلید محبت کردن، زودتر و بهتر و اساسی تر جواب می دهد.

البته چند نکته باید مورد توجه قرار بگیرد:

۱- والدین نباید جلو فرزند اختلافاتشان را بیان کنند و کار را به بحث بکشانند.

۲- مطمئن باشید در رفتار شما خللی بوده است که رفتار فرزند دلبندتان اینگونه شده است.

۳- فرزندان از ما الگو می گیرند پس اول باید خودمان را تربیت کنیم.

۴- محبت باید به جا و به اندازه باشد. زیادی آن بچه را لوس خواهد کرد و کمبود آن او را با مشکلات متعدد روحی مواجه می کند.

 

@tanha_rahe_narafte

تنها راه نرفته
۲۹ بهمن ۹۹ ، ۰۹:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

چه شایسته است در اولین ساعات روز، دستانمان را به سمت آسمان بلند کنیم و برای فرزندانمان بهترین ها را از خداوند طلب نماییم.

 فرزندم امیدوارم همواره با قرآن مأنوس باشی و لحظه لحظه ات را با انوار قدسی آن، سپری کنی.

دعا می‌کنم عامل باشی به آن.

 

@tanha_rahe_narafte

تنها راه نرفته
۲۹ بهمن ۹۹ ، ۰۵:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند: کسی که پدر و مادر خویش را غمگین سازد، عاق والدین شده است. (زیرا حق آنها را رعایت نکرده است.)

بحار الانوار، ج ۷۴، ص ۶۴

 

@tanha_rahe_narafte

تنها راه نرفته
۲۸ بهمن ۹۹ ، ۰۰:۰۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

از نشانه های ادب و احترام این است که هر گاه پدر و مادرت بر تو وارد شدند، آنها را در جایگاه خودت بنشانی. فرقی هم نمی کند چه امیر و پادشاه باشی و چه فرد عادی.

 

درست مثل هنگاهی که حضرت یعقوب به مصر وارد شدند، حضرت یوسف با کمال احترام والدین اش را بروی تخت پادشاهی خودش نشاند. (وَرَفَعَ أَبَوَیْهِ عَلَى الْعَرْشِ)

 

  @tanha_rahe_narafte

 

سارا علیدوستی
۲۷ بهمن ۹۹ ، ۰۹:۰۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

فاطمه با آن لباس گل گلی و موهای گیس شده در اتاقش مشغول بازی با عروسک هایش بود. مادر در حالی که دست هایش را با حوله خشک می کرد وارد اتاق شد او را در کنار تختش مشغول بازی دید گفت: خانم خوشگل ما گرسنه اش نشده؟

- بله مامانی گرسنمه، الان غذای عروسک هام را  می دم، میام. مگر بابایی از سرکار اومده؟

- نه عزیزم امروز بابا دوشیفته، برای ناهار نمیاد.

مادر همان جا منتظر فاطمه ایستاده بود و دخترش را نظاره می کرد که چگونه با عشق و علاقه غذا به دهان عروسک هایش می گذارد پیش خودش یک خنده آرامی کرد و در دلش خیلی ذوق دخترش را می کرد.

- خب مامان جون، غذای عروسک هام تموم شد بیا بریم‌خودمون غذا بخوریم.

- فاطمه جان، بیا آشپزخانه کمک مامان بده.

 

سارا علیدوستی
۲۶ بهمن ۹۹ ، ۲۱:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

به کودکانتون یاد بدید که از عباراتی مثل «لطفا» و «متشکرم» استفاده کنند، شما هم، هنگام صحبت با‌ اونا از عبارات مؤدبانه استفاده کنید.

@tanha_rahe_narafte

 

سارا علیدوستی
۲۶ بهمن ۹۹ ، ۱۶:۰۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

احترام برای هر سن و سالی مهم و ضروری است.

شاید نوع آن فرق کند؛ ولی ماهیتش یکی است، آن هم ارزش نهادن به طرف مقابل است.

در مورد کودکان باید گفت: با کودکان نیز باید محترمانه سخن بگوییم. برخوردی محترمانه نسبت به آن ها داشته باشیم. همانند بزرگترها به حرف های آن ها توجه کنیم. در میهمانی ها حواسمان به پذیرایی شان باشد. نام آن ها را با احترام صدا بزنیم. به صورت دستوری درخواست های خود را از آنان نخواهیم و از تشویق کردنشان غافل نشویم.

 

@tanha_rahe_narafte

تنها راه نرفته
۲۶ بهمن ۹۹ ، ۰۹:۰۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر