🌺آیت الله محلاتی، نماینده امام خمینی (ره) در سپاه، به دیدن عبدالله آمده بود. بعد از اینکه برای فرماندهان سخنرانی کرد و محیط کمی خلوت تر شد، گفت: «شیخ! کارهایت را جمع و جور کن. باید بروی سفر حج تمتع.»
☘️شیخ سرش را پائی انداخته بود. با جدیت گفت: «حاج آقا نمی توانم. بماند برای سال بعد.» آیت الله محلاتی گفت: «پارسال هم همین را گفتی.» گفت: «من احساس می کنم تکلیفم اینجاست اگر اینجا باشم، ثواب حج را می برم.»
🌾مدتی بعد آیت الله در همایش مسئولان دفاتر نمایندگی امام گفته بود:
«ای مسئولان دفاتر! آخر چگونه می شود انسانی که التماسش می کنیم که وسیله جور می کنیم پانزده روزه بروی کنار خانه خدا، قبول نمی کند. می گوید حاضر نیست جبهه و جنگ را حتی برای مدت کوتاهی ترک کند.»
🍃شیخ عبدالله در جای دیگر گفته بود: «من اگر چند روز فرصت داشته باشم، به حوزه می روم و درس می خوانم. »
📚 تنها سی ماه دیگر؛ زندگی نامه داستانی شهید عبدالله میثمی ، نوشته: مصطفی محمدی، صفحه ۱۱۲