تنها راه نرفته

دوستی، محبت، عشق

تنها راه نرفته

دوستی، محبت، عشق

تنها راه نرفته

بسم الله الرحمن الرحیم

تصدقت شوم؛ الهی قربانت بروم، در این مدت که مبتلای به جدایی از آن نور چشم عزیز و قوّت قلبم گردیدم متذکر شما هستم و صورت زیبایت در آئینه قلبم منقوش است. عزیزم امیدوارم خداوند شما را بسلامت و خوش در پناه خودش حفظ کند. [حالِ‏] من با هر شدتی باشد می ‏گذرد ولی بحمدالله تاکنون هر چه پیش آمد خوش بوده و الآن در شهر زیبای بیروت هستم؛ حقیقتاً جای شما خالی است فقط برای تماشای شهر و دریا خیلی منظره خوش دارد. صد حیف که محبوب عزیزم همراه نیست که این منظره عالی به دل بچسبد....

فرستنده: روح الله خمینی(ره)
گیرنده:خدیجه ثقفی
زمان: فروردین 1312 / ذی القعده 1351.
مکان: لبنان، بیروت.

پربیننده ترین مطالب

آخرین نظرات

  • ۱۲ بهمن ۰۰، ۲۳:۲۵ - فاطمه 😐

آینه

 

🍃 بزرگی گفته است: فرزندان ما آنی نمی‌شوند که ما می‌خواهیم، آنی می‌شوند که ما هستیم.

⭐️ در روایتی از امام صادق این نکته به خوبی بیان گردیده است:👇

✅کونوا دعاه الناس باعمالکم و لا تکونوا دعاه الناس بالسنتکم

مردم را با عمل خود به نیکی‌ها دعوت کنید، نه با زبان خود.

📚بحارالانوار، ج۵، ص۱۹۸

 

@tanha_rahe_narafteh

تنها راه نرفته
۲۹ فروردين ۰۰ ، ۱۶:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

 


✨انتخاب نام فرزندان

🌷حسین آقا آمد رو به رویم نشست. دخترم روی تشک خواب بود. گفت: زهرا خانم! درباره اسم دخترمان خیلی فکر کردم. یک دفعه اسم مرضیه توی ذهنم برق زد. تصمیم گرفتم اسمش را مرضیه بگذارم. مرضیه یکی از نام های حضرت فاطمه سلام الله علیهاست. اگر در خانه ای اسم حضرت فاطمه سلام الله علیها باشد فقر در آن خانه وارد نمی شود.

🍃دو تایی با این اسم موافقت کردیم. اسم دخترمان شد مرضیه.
دختر دوم مان هم که به دنیا آمد. وقتی آمد و گفت اسمش را چه گذاشته ای؟ وقتی شنید که منتظر بودم تا خودش بیاید و اسم انتخاب کند. گفت: اسم این یکی را هم راضیه می گذاریم. راضیه از نام های حضرت زهرا سلام الله علیهاست و برای صاحبش خیر و برکت به همراه خواهد داشت.

راوی: همسر شهید

📚نیمه پنهان ماه، جلد ۳۲؛ املاکی به روایت همسر شهید؛ رقیه مهری آسیا بر، صفحه ۴۹

 

tanha_rahe_narafte@

حسنا
۲۹ فروردين ۰۰ ، ۱۲:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

🔘لباس نفس آدمی

🔸یکی از بزرگترین سرمایه های انسان  نفس اوست. سرمایه ای است که معمولا مورد معامله قرار نمی گیرد مگر در مسیر خدا و برای خدا. آری آن چنان گرانبهاست که فقط خدا، ارزش و قیمت آن را می داند. همچنین تنها لباس فاخر نفس انسان، عزت است. عزت نفس برای هر فرد بالاترین ارزش هاست.عزت نفس همان صلابت، محکمی و توانایی را گویند،به گونه ای که خود را در مقابل دیگران خوار و ذلیل نسازد. 

🔘عزتی که اینگونه باارزش است از زمان کودکی درون انسان شکل می گیرد. بنابراین وظیفه پدر و مادر است که کودکان را در این مسیر یاری رسانند. 

✅یکی از راههای تقویت عزت نفس در کودک، پرورش صفت قناعت در آن هاست. والدین بدانند عدم سرکوب تمام خواسته های کودک و برقراری تعادل در اجابت خواسته هایش موجب قناعت کردن او به داشته هایش خواهد شد. اینگونه عملکرد، عزت نفس او را تقویت خواهد نمود.

 

@tanha_rahe_narafte

افراگل
۲۹ فروردين ۰۰ ، ۰۹:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

میلاد حضرت قاسم

🌹حسن دوم آمده از راه
🌹تا شود هادی دل گمراه

🌸در کف نجمه نجمه‌ی ثاقب
🌸میزند طعنه برتمامی ماه

🌷وان یکاد آورد به کف زینب
🌷وتبارک به لب بدیده نگاه

🌻دست برسینه آمده عباس
🌻عرض تبریک گفته شد برشاه

🌟ماه مه‌پاره را بغل کرده
🌟باز در کام خود عسل کرده

🎊میلاد باسعادت حضرت قاسم علیه السلام مبارک

 

@tanha_rahe_narafte

تنها راه نرفته
۲۹ فروردين ۰۰ ، ۰۵:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

:cherry_blossom:معصومه با خاطره‌‌ی تلخ دیشب، وارد مسجد شد. خانم مشاور آمده بود واو می‌خواست مشکلاتش را بپرسد.دیشب شوهرش از او خواسته بود خجالت را کنار بگذارد ولباسی که او دوست داشت رابپوشد. لباسی که او با سلیقه ی خودش خریده بود اما معصومه بخاطر دو پسر نوجوانش، از پوشیدن آن ابا می‌کرد.

:leaves:مجتبی هم وقتی مقاومت معصومه را دید، انگار پارچ آب یخی رویش ریخته باشند، لباس را بین زمین و هوا رها کرد و به رختخواب رفت .

:hibiscus:اما مشکل معصومه فقط همین نبود.مدتی بود دیگر حتی خجالت می‌کشید به شوهرش بگوید دوستت دارم.احساس می‌کرد ممکن است برای پسران نو جوانش، خطرناک باشد.

:leaves:وارد مسجد که شد، خانم مشاور جوانی را دید که سنش کمی بالاتر از سی به نظر می آمد، خوشرو وسفید گون بود ولبان گوشت آلود صورتیش، سادگی چشمانش را می پوشاند.

:cherry_blossom:قالی‌های قرمز و جور واجور مسجد نظرش را به خود جلب کرد کنار دیوار در نزدیکی مشاور، پشتی سرمه‌ای را برای تکیه انتخاب کرد، عقربه های ساعت، برای رسیدن به دوازده مسابقه می‌دادند. قاب قهوه ای ساعت گرد مسجد، روی دیوار گچی خود نمایی می‌کرد. ساعت که دوازده شد، خانم مشاور نگاهی به ساعت مچی اش انداخت و صلوات پایانی را از جمع گرفت.

:leaves:سوالش را که پرسید، خانم مشاور جوان، که روسری سرمه ای و سبزش، را لبنانی بسته بود، به او گفت:«عزیزم! اول اینکه درنظرت باشد وقتی بچه‌ها ارتباط مهرآمیز ونه جنسی همسران را ببینند، با آن انس می‌گیرند و مشکل تحریک جنسی وجود ندارد.دوم اینکه اصلا ابراز محبت چرا باید پیچیده وکار شاقی باشد، چرا باید سخت باشد به همسرت بگویی دوستت دارم؟!»

:hibiscus:حرف خانم حسینی، به دلش نشست. از او تشکری کرد وبا برنامه ای که در ذهنش، بالا پایین می‌کرد، از او جدا شد.

 

@tanha_rahe_narafte

تنها راه نرفته
۲۸ فروردين ۰۰ ، ۲۱:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


✨هیچ وقت با همسرتون نجنگید.
هم به خاطر غرور شوهرتون و هم به خاطر حفظ شأن و منزلت خودتون.

🌺شما باید از هنر زنانگی و سیاست خودتون استفاده کنید نه قدرت نیش زبونتون. 

 

tanha_rahe_narafte@

حسنا
۲۸ فروردين ۰۰ ، ۱۶:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

🌺در طول زندگی، گفتگوی عاطفی و شوخی بین امام علی علیه السلام و حضرت زهرا سلام الله علیها جریان داشت. تفریح و سرگرمی، بخشی از زندگی آنها بود.

  نقل شده که وقتی حضرت زهرا سلام الله علیها با فرزندش، حسین علیه السلام بازی می‌نمود، این گونه می‌فرمود:

«أَنـتَ شَبِـیـهُ بَابِـی

لَستَ شَبِیهَ بعـلِـی»

یعنی؛ تو به پدر من شبیهی و به پدرت علی شباهت نداری.»

طبق این نقل بیت مذکور موجب خنده و تبسّم امام علی علیه السلام می‌شد.

📚بحارالانوار،مجلسی، ج۴۳،ص۲۸۶

 

@tanha_rahe_narafte

حسنا
۲۸ فروردين ۰۰ ، ۱۲:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

💠همسرعزیز!

✅صداقت بین همسران، حرف اول را می زند. تحت هیچ شرایطی با مخفی کاری یا بی صداقتی، رفتار نکنید.

🔘تعارف های بیجا، شوخی های بی مورد و دروغ های کوچک، همه از بی صداقتی ناشی می شود.

🔘بی صداقتی به زیرساخت روابط، آسیب جدی وارد می‌کند.

✅ بدرستی که صداقت زیباترین واژه و کلام بین همسران است.
 

 

@tanha_rahe_narafte

میرآفتاب
۲۸ فروردين ۰۰ ، ۰۹:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

✨روزها در پی هم می گذرند و در تب و تاب شب و روز 
باید گذاشت و گذر کرد تا به بیکرانه ها و فرداها رسید؛

🌱باید گذر کرد تا فریاد خسته زمان را به گوش جهان رساند؛
 
🌟باید گذر کرد و خود را از قفس و تن محبوس شده رهایی داد؛
 
🌻باید حرکت کرد، حرکتی تا بلندای اوج و ابدیت . 

🔸باید حرکت کرد و رفت و رفت تا به خدا رسید.

 

@tanha_rahe_narafte

 

حسنا
۲۸ فروردين ۰۰ ، ۰۵:۰۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

:hibiscus:دل توی دلش نبود، نگرانی درتمام وجودش هویدا بود.
از استرس قلبش تند به سینه می کوبید. خدا را در دل صدا می زد تا جواب آزمایش مثبت باشد. بدن طفلش به دارو جواب دهد تا پزشک قید عمل جراحی را بزند. فقط یک مادر می دانست او چه می کشد.

:sparkles:با خدا و امام زمانش عهدی بسته و بر سر عهد و قرارش مانده بود. طبق همان قرار هر روز بعد از اینکه طفل دلبندش می خوابید به سراغ اتاق های دیگر می رفت. به تازه مادران، آموزش فرزند داری می داد. تب کودکان را پایین می آورد. لباس هایشان را عوض می کرد. از هیچ کاری دریغ نمی کرد.
خستگی برایش معنا نداشت. تمام ده روزی که در بیمارستان بود با عشق و محبت در کنار طفل دلبندش و کمک به مادران دیگر گذرانده و ته قلبش شیرینی زیبایی نشسته بود.

:four_leaf_clover: وقتی نوبت او شد، آزمایش را به دست پزشک سپرد. تمام حواسش را جمع کرد. لحظه ای چشمش، خط اخمی در ابروان پزشک را شکار کرد که لبخندی بر روی لبهای پزشک نشست و گفت: تبریک می گم جواب آزمایش مثبت است.

 

@tanha_rahe_narafte

تنها راه نرفته
۲۷ فروردين ۰۰ ، ۲۱:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر