✨هر صبح همه حس و حالت را به سوی خوبی ها پرواز بده.
افکارهای منفی را از ذهنت به بیرون پرت کن.
با امید و انگیزه تمام کارهایت را ادامه بده.
از بودن و زندگیت لذت ببر. حال خوبت را خودت بساز.
✨هر صبح همه حس و حالت را به سوی خوبی ها پرواز بده.
افکارهای منفی را از ذهنت به بیرون پرت کن.
با امید و انگیزه تمام کارهایت را ادامه بده.
از بودن و زندگیت لذت ببر. حال خوبت را خودت بساز.
🌊به وسعت دریا
🌺عباس بود دیگر، دلی داشت به وسعت دریا. پر عاطفه و احساس هماننداسمش عباس.مهربانی اش سبب شده بود پیر و جوان، کودک و بزرگ همه و همه او را دوست داشتند. همه فامیل برای دیدن او لحظه شماری می کردند.
☘️از سرکار که آمد خانه، تنِ خسته و رنجورش را روی مبل رها کرد. به مادرش گفته بود امروز به او سر می زند. چند بار به سرش زد زنگ بزند و عذرخواهی کند و به استراحتش برسد؛ امّا دلش نیامد. رو کرد به بچه هایش و گفت: «فاطمه، حسن و حسین آماده باشید تا یک ساعت دیگه باید بریم خونه مادربزرگ.»
🌸 هر سه نفرشان خوشحال شدند و شروع کردند به بالا و پایین پریدن روی مبل ها، آن طرف تر همسرش زینب با حرص به بچه ها نگاه می کرد، خودش را کنترل می کرد که شادی شان را از بین نبرد. می ترسید مبل ها به یکسال نرسیده خراب شوند.
🌺یک ساعت بعد همه آماده شده بودند برای رفتن. عباس این رفتن ها برایش شیرین شده بود؛ چرا که خود را غرق در نور خدا می دید. صله رحم رو دوست داشت چون نگاه خاصه خدا را حس می کرد. شنیده بود بهترین صله رحم، آزارنرساندن به خویشان است. امّا او پا را فرارتر از این گذاشته بود. عاشقانه به فامیل خدمت می کرد. (1)
*************
🌾(1) الإمامُ الصّادقُ علیه السلام: صِلْ رَحِمَکَ و لو بِشَربَةٍ مِن ماءٍ، و أفضَلُ ما تُوصَلُ بهِ الرَّحِمُ کَفُّ الأذى عَنها
امام صادق علیه السلام : حتى اگر شده با نوشاندن جرعه اى آب، با خویشاوندت صله رحم کن و بهترین صله رحم، آزار نرساندن به خویشاوند است.
📚کافی،ج۲،ص۱۵۱،ح۱۰۵۸۷۹
🍃به سیل نوبهار از جان نمیخیزد غبار من
خوش آن رهرو که تا گویند راهی شو، روان گردد
🍃جوانان را صحبت پیران حصار عافیت باشد
به خاک و خون نشیند تیر، چون دور از کمان باشد
✅امام علی علیه السلام فرمودند:
📖من اعرض عن نصیحه الناصح احرق بمکیده الکاشح
🖊کسی که از خیرخواهی نصیحت کننده خود روی برگرداند به مکر وحیله دشمن خود بسوزد.
📚غررالحکم، ج1، ص8697
🌹توی آشپزخونه غرقِ حال و هوایِ خودم، مشغول کار بودم که محمد رضا با صدای بلند گفت: مادر! ... نگاهکردم و دیدم دم درِ ورودی ایستاده، اومد توی آشپزخونه و شروعکرد به چرخیدن دورِمن وگفت: مادر حلالم کن ... مادر حلالم کن...گفتم: آخه چکار کردی که حلالت کنم؟
🌸گفت: وقتی اومدم، صداتون کردم اما متوجه نشدین. بعد با صدای بلند صداتون کردم، حلالمکنید اگه صدایم رو براتون بلندکردم.
📚همسفر تا بهشت۱ ، صفحه ۹۴
✅ مادرها و پدرها، گنجهای ناشناخته زندگی هستند.
🔘درست زمانیکه دیگر آنها را نداشته باشیم، پی به وجود پر ارزششان میبریم.
🔘موقعیت آنها، ناتوانی جسمیشان و مشکلاتی که برای رسیدگی به ما پشت سر گذاشتهاند را درک کنیم، تا با دلی صاف، با آنها برخورد کنیم.
✨شهر من! ای شهر پر آوای درد
✨ای نشان پایداری در نبرد!
✨زیر هر گامی شقایق کاشتیم
✨ تا که این پرچم فرا افراشتیم
🎉سالروز فتح خرمشهر سرافراز مبارک باد
💫همیشه شنیدهایم که رزمندگان و فلان شهید در فلان عملیات به خدا و اهل بیت متوسل شدند و باعث شد به صورتِ معجزه آسایی در آن عملیات پیروزِ میدان شوند!
🌸اما دریغ، به این موضوع کمتر توجه شد که آنها؛ قبلا در عملیاتِ مبارزه با نفس پیروزِ میدان شدند!
اشعه های طلائی خورشید، صورت مریم را نوازش می کرد. با وجود گرمای هوا و داشتن چادر سیاهی که یادگار دوران شیرین برگشت به آغوش پر مهر خدا بود؛ با روی گشاده و لبخندی شیرین از خورشید و اشعه هایش استقبال می کرد. همه را از خدا و توجه خاصه او می دانست . با یادآوری خاطره دلنشین دیروز از اعماق وجودش شادی را حس می کرد.
در مدت کوتاه آشنایی با فرشته و رفت و آمد با او، متوجه شد که موتور یخچال آن ها سوخته است. نبود آن سبب شده بود، آنها به سختی روزگار می گذراندند، از آن روز به بعد در فکر خریدش برای آن ها بود. بالاخره دیروز یکی به عنوان هدیه به آن ها بخشید، دختر و پسر کوچک فرشته که با دیدنش، وجودشان غرق شادی شده بود، بالا و پایین می پریدند و می گفتند: آخ جوون یعنی این یخچالِ خوشگل مال خود خودمونه؟
مرواریدهای اشک شوق فرشته، یک دنیا حرف داشت که مریم به خوبی آنها را می شنید.
مریم یقین داشت که خدا جبران می کند؛ (1) هرچند اهل معامله نبود و فقط رضایت خدا برایش مهم بود. باورش نمی شد به همین زودی خدا جبران کرده باشد. مادرش -این فرشته الهی بر روی زمین. بعد از مدتی بی توجهی به مریم به جُرم چادری شدن، بی مقدمه به او زنگ زد تا آرامش مهمان قلب مهربانش شود.
*************
(1) إمامُ الصّادقُ علیه السلام: أنفِقْ و أیقِنْ بالخَلَفِ
امام صادق علیه السلام: انفاق کن و به عوض یقین داشته باش.
بحارالانوار، ج93، ص130، ح282351
🌷کودک از سنین بسیار پایین، روابط والدین با خود را با روابط والدین با دیگر خواهرها و برادرهایش مقایسه میکند.
🌼 آنچه در اینجا اهمیت دارد، این نیست که با همهی فرزندانمان رفتار دقیقا یکسانی داشته باشیم، بلکه مسئلهی مهم این است که بچههایمان باور داشته باشند رفتار متفاوت ما منصفانه است.
🌺هنگامی که کودکان باور داشته باشند رفتار والدینشان با آنها در مقایسه با خواهرها یا برادرهایشان منصفانه است، روابط خواهر و برادریشان محکمتر می شود.
🌸 این مسئله که کودک احساس کند والدینش روابط گرمتری با خواهر یا برادرش دارند، ممکن است واقعا بر شادی او و رابطهاش با خواهر یا برادرش اثر بگذارد. چنین کودکانی نهتنها علائم بیشتری از افسردگی بروز میدهند، بلکه رفتارشان با خواهرها یا برادرهایشان نیز سردتر میشود.
☘️محل کارم تا خانه ۲۰ کیلومتر فاصله داشت؛ آن هم در ترافیک تهران.
🌿میگفتم: عباس! تو را به خدا کاری کن که حداقل محل کارم نزدیک تر بیاید تا از مشکلاتم کم تر شود.
🌷میگفت: اگر چنین کاری هم از دستم بر آید، نمیکنم. آن هایی که پارتی ندارند چه کنند؟
🌟میگفتم: آنها حداقل شوهری بالای سر خود دارند و بچه های شان دست محبت پدری را بالای سرشان احساس میکنند.
🌱میگفت: نمیشود. من باید سختی بکشم شما هم همین طور.
🌻ما هم با او سختی میکشیدیم. سختی شیرین.
📚آسمان؛ بابائی به روایت هسر شهید، علی مرج، ص۳۶